شماره ١٧٦: صحرا و باغ و خانه ندانم کجا خوش است

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
صحرا و باغ و خانه ندانم کجا خوش است
هر جا خيال روى تو باشد مرا خوش است
در دوزخ ار خيال توام همنشين بود
ياد بهشت مى نکنم بس که جا خوشست
غمخوار گو مباش غمين از بلاى ما
ما عاشقان غمزده را در بلا خوشست
با آب چشم و آتش دل گشته ام مقيم
بر خاک کوى دوست که آب و هوا خوش است
مقصود ما ز ديدن خوبان لقاى تست
زاهد ترا بقا خوش و ما را لقا خوش است
خوبست دلبرى و جفا و ستمگرى
گه گه ز مهوشان و گهى هم وفا خوش است
خوبان اين زمانه ز کس دل نميبرند
حسن ارچه در کمال بود با حيا خوش است
از دليران وفا نکند (فيض) کس طمع
الحق ز خوبرويان رسم جفا خوش است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید