شماره ٤٠٣: چو نقاش ازل طرح جهان کرد

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چو نقاش ازل طرح جهان کرد
محبت را چو جان در وى نهان کرد
شراب عشق بر آفاق پيمود
جهان را سربسر لبريز جان کرد
جهان چون مست شد از باده عشق
گلى را دل ز دلها جان روان کرد
برون آورد دست لطف از جيب
چگويم تا چها با جسم و جان کرد
دل آزادگان را جاى خود ساخت
روان عاشقان جان جهان کرد
عنايتهاى عشق لايزالى
چه با جان دل آزادگان کرد
نقاب از روى چون خورشيد برداشت
جمالى در هويدائى نهان کرد
ربود از سينها او هر دلى بود
چو دلها را ربود آهنگ جان کرد
بدردى (فيض) را بخريد از وى
دواى درد بى درمان بآن کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید