شماره ٤٥٠: اى در سرم از تو جوش ديگر
غزلستان ::
فیض کاشانی ::
غزلیات
اى در سرم از تو جوش ديگر
در کشور جان خروش ديگر
در چشمه سلسبيل نوشى است
واندر دهن تو نوش ديگر
هر عاشق را غمى و جوشى است
عشاق تر است جوش ديگر
هر کس باشد ز ساقى مست
وين قوم ز ميفروش ديگر
هر قومى راست عقل و هوشى
مجنون تر است هوش ديگر
هر دوش اين بار برنتابد
عشق تو کشم بدوش ديگر
آن حرف که از زبان عشق است
من ميشنوم بگوش ديگر
آن را که زبان عشق فهمد
گوش دگر است و هوش ديگر
هرکس ز غمى سرآيد و (فيض)
دارد ز غمت سروش ديگر
نظرات نوشته شده