شماره ٦٩: بذوق داغ کسى در کنار سوختگى ها
بذوق داغ کسى در کنار سوختگى ها
چو شمع سوختم از انتظار سوختگى ها
زخود رميده شرار دليست در نظر من
بس است اينقدرم يادگار سوختگى ها
بهر قدم جگرى زير پا فشرده ام امشب
چو آه ميرسم از لاله زار سوختگى ها
شرار محمل شوقم گداز منزل ذوقم
هزار قافله دارم ببار سوختگى ها
هنوز از کف خاکسترم بهار فرو شست
شکوفه چمن انتظار سوختگى ها
زداغ صورت خميازه بست شمع خموشم
فنا نبرد زخاکم خمار سوختگى ها
بيا که هست هنوز از شرار شعله عمرم
نفس شمارى صبح بهار سوختگى ها
بسينه داغ و بدل ناله و بديده سرشکم
محبتم همه جا شعله کار سوختگى ها
رميد فرصت و ننواخت عشقم از گل داغى
گذشت برق و نگشتم دچار سوختگى ها
بضاعتى نشد آئينه قبول محبت
مگر دلى برد از ما بکار سوختگى ها
مقيم عالم نوميديم زعجز رسائى
نشسته ام چو نفس بر مزار سوختگى ها
بمحفلى که ادب پرور است ناله (بيدل)
نجسته دود سپند از غبار سوختگى ها
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده