شماره ٧٩: بسکه از ساز ضعيفى ها خبر داريم ما

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بسکه از ساز ضعيفى ها خبر داريم ما
چنگ ميگرديم اگر يک ناله برداريم ما
عاشقانرا صندل آسودگى دردسر است
تا بسردردى نباشد دردسر داريم ما
از کمال ما چه ميپرسى که چون آه حباب
در خود آتش ميزنيم از بس اثر داريم ما
خاک گرديديم و از ما آبروئى گل نکرد
رنگ و بوى سبزه هاى پى سپر داريم ما
هر قدر افسرده گردد شعله از خود ميرود
در شکست بال پرواز دگر داريم ما
شش جهت آئينه دار شوخى اظهار است
نيست جز مژگان حجابى را که برداريم ما
هيچ آهى سر نزد کز ما گدازى گل نکرد
همچو دل در آب گرديدن جگر داريم ما
ما و صبح از يک مقام احرام وحشت بسته ايم
از نفس غافل نخواهى بود پر داريم ما
رفع کلفت از مزاج تيره بختان مشکل است
همچو داغ لاله شام بى سحر داريم ما
انفعال هستى از ما بر ندارد مرگ هم
خاک اگر گرديم آبى در نظر داريم ما
سجده بالينيم از سامان راحت ها مپرس
همچو اشک خودجبين در زير سر داريم ما
(بيدل) از ما ناتوانان دعوى جرأت مخواه
کم زدن از هر چه گوئى بيشتر داريم ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید