شماره ٩٠: بمهر مادر گيتى مکش رنج اميد اينجا

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بمهر مادر گيتى مکش رنج اميد اينجا
که خونها ميخورد تا شير ميگردد سفيد اينجا
مقيم نارسائى باش پيش از خاک گرديدن
که سعى هر دو عالم چون عرق خواهد چکيد اينجا
محيط از جنبش هر قطره صد طوفان جنون دارد
شکست رنگ امکان بود اگر يکدل طپيد اينجا
گداز نيستى از انتظارم برنمى آرد
زخاکستر شدن گل ميکند چشم سفيد اينجا
زساز الفت آهنگ عدم در پرده گوشم
نوائى ميرسد کز بيخودى نتوان شنيد اينجا
درين محنت سرا آئينه اشک يتيمانم
که در بيدست و پائى هم مرا بايد دويد اينجا
کباب خام سوز آتش حسرت دلى دارم
که هر جا بينوائى سوخت دودش سرکشيد اينجا
نياز سرکشان حسن آشوب دکر دارد
کمين گاه تغافل شد اگر ابرو خميد اينجا
طپشهاى نفس از پرده تحقيق ميگويد
که تا از خود اثر دارى نخواهى آرميد اينجا
بلند است آنقدرها آشيان عجز ما (بيدل)
که بى سعى شکست بال و پر و نتوان رسيد اينجا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید