شماره ١٨٨: پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار
پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار
لب ها بنفشه رنگ ز تب هاى بيقرار
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
وقت بنفشه دارم سوداى بى شمار
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
همچون بنفشه کز تف آتش بريخت خوى
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
زان شکر و بنفشه به سودار رسيد کار
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
خاقانى بنفشه دلم خواند روزگار
بازار دل بنفشه صفت تحفه اى کنم
تا دسته بنفشه نهم پيش شهريار
سلطان اعظم آنکه به تيغ بنفشه فام
اندر دل مخالف دين شد بنفشه کار
تيغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
بيخ بنفشه، بوى دهان شراب خوار
گر پيش ما به بوى بنفشه برد نمک
تيغش نمک تن است به رنگى بنفشه وار
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده