شماره ١٥٩: ساقيم مى رفت و رندان در پيش

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ساقيم مى رفت و رندان در پيش
جام مى بر دست ومستان در پيش
عزم کرده تا خرابات مغان
عاشقان و مى پرستان در پيش
نعره مستانه مى زد دم به دم
هاى و هوى باده نوشان در پيش
گر به مستى عربده کردى دمى
لطف فرمودى فراوان در پيش
چون روان شد از برم عمر عزيز
دل روان شد از بدن جان در پيش
درهواى بزم او نى در خروش
چنگ با زلف پريشان در پيش
درد دردش نوش کن اى جان من
تا بيابى صاف درمان در پيش
خضر رفته از پى ساقى ما
نوش کرده آب حيوان در پيش
خوش خرامان مى رود مست وخراب
نعمت الله و حريفان در پيش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید