عشق او دريا و ما در وى صدف
از صدف گوهر طلب کن اى خلف
گوهر هر کس که باشد خوبتر
باشد او را بر يکى ديگر شرف
کى تواند بود گيلان همچو مصر
يا کجا باشد سقر مثل نجف
کشف کشاف است ما را در نظر
کى بود چون کشف ما کشف کشف
گرچه دريا آب رو دارد ولى
غير بادش نيست دريا را به کف
در پى نقش خيال اين و آن
حيف باشد گر شود عمرت تلف
نعمت الله مجلسى آراسته
آمده رندان مست از هر طرف