دل طالب يار و يار در دل
جان در غم هجر و دوست واصل
درمان درد است ودرد درمان
چون حل کنم اين دواى مشکل
حاصل درد است عاشقان را
خود خوشتر ازين کجاست حاصل
ما ساکن کوى مى فروشيم
کرديم آنجا مدام منزل
گنجيم و طلسم و شاه و درويش
در و صدفيم و بحر و ساحل
جانان خوديم و جان عالم
دلدار خوديم و مونس دل
مستيم و حريف نعمت الله
رضوان ساقى و روضه محفل