شماره ٢٩٠: اى عاشقان! اى عاشقان! من پير را برنا کنم

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى عاشقان! اى عاشقان! من پير را برنا کنم
اى تشنگان اى تشنگان من قطره را دريا کنم
اى طالبان! اى طالبان! کحال ملک حکمتم
من کور مادرزاد را در يک نظر بينا کنم
کر ابکمى آيد برم در وى دمى چون بنگرم
چون طوطى شکرشکن شيرين و خوش گويا کنم
گر نفس بد فعلى کند گوشش بمالم در نفس
ور عقل درد سر دهد حالى ورا رسوا کند
من رند کوى حيرتم سرمست جام وحدتم
زان در خرابات آمدم تا ميکده يغما کنم
پروانه شمعش منم جمعيت جمعش منم
من بلبلم در گلستان از عشق گل غوغا کنم
آمد ندا از لامکان کاى سيد آخر زمان
پنهان شو از هر دو جهان تا بر تو خود پيدا کنم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید