شماره ٤٠١: حالى است مرا با مى و مستان که چه گويم

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
حالى است مرا با مى و مستان که چه گويم
رازى است ميان من و رندان که چه گويم
بزمى است ملوکانه و ساقى که چه پرسى
من عاشق سرمست و حريفان که چه گويم
چون بلبل سودازده در گلشن عشاق
آورده ام اين صوت به دستان که چه گويم
هر نقش خيالى که مرا در نظر آيد
گويم که بگوئيد به جانان که چه گويم
از روز ازل عاشق و مستم چه توان کرد
باشم ابدا مست بدانسان که چه گويم
خود خوشتر ازين قول که گفتم نتوان گفت
ذوقى است درين گفته مستان که چه گويم
گنج ار طلبى کنج دل سيد ما جو
نقدى است درين گوشه ويران که چه گويم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید