شماره ١٠٢: ز بيغمى نه ز مطرب ترانه مى طلبم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ز بيغمى نه ز مطرب ترانه مى طلبم
براى گريه چو طفلان بهانه مى طلبم
شده است سنگ نشان دل ز بى پر و بالى
ز آه سوختگان تازيانه مى طلبم
سياه کاسه فتاده است چشمه حيوان
ز عشق زندگى جاودانه مى طلبم
نظر به عالم غيب است گوشه گيران را
ز خال کنج لب يار دانه مى طلبم
ربوده است ز من شوق خاکبوس قرار
اگر چو موج ز دريا کرانه مى طلبم
ز ريگ روغن بادام چشم مى دارم
مروت از دل اهل زمانه مى طلبم
دهان تيشه فرهاد شد به خون شيرين
هنوز مزد ازين کارخانه مى طلبم
گهر به گرد يتيمى نمى رسد اينجا
من از محيط محبت کرانه مى طلبم
کجاست پله آزادى و گرفتارى
حضور کنج قفس ز آشيانه مى طلبم
نمى رسد به هدف تير کج به هيچ نشان
همان ز ساده دلى من نشانه مى طلبم
نصيب خانه خرابان نمى شود صائب
گشايشى که من از کنج خانه مى طلبم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید