شماره ١٢٥: درين سفر که توکل شده است راهبرم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
درين سفر که توکل شده است راهبرم
يکى است نسبت زنار و توشه با کمرم
چنان ربوده مرا لذت سبکبارى
که تن به گرد يتيمى نمى دهد گهرم
سپهر نقطه پرگار شد ز حيرانى
همين منم که به پايان نمى رسد سفرم
چنين که در رگ من ريشه کرده خاميها
در آفتاب قيامت نمى رسد ثمرم
ز خانه دشمن من چون حباب مى خيزد
نهان به پرده راز خودست پرده درم
درين رياض من آن لاله سيه کارم
که آب خضر شود خون مرده در جگرم
چگونه خون نچکد از کلام من صائب
که موج اشک شکسته است شيشه در جگرم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید