شماره ٧١: هوس تعين خواجگى به نياز بنده نميرسد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
هوس تعين خواجگى به نياز بنده نميرسد
رگ گردنى که علم کنى بسر فگنده نميرسد
زطنين غلغله مگس بفلک رسيده پر هوس
همه سوست بادبروت و بس که بپشم کنده نميرسد
ز رياض انس چه بو برد سگ و خوک عالم هرزه تگ
که بغير حسرت مزبله بدماغ گنده نميرسد
پى قطع الفت اين و آن مددى بروى تنک رسان
که بتيغ تا نزنى فسان بدم برنده نميرسد
زهوس قماشى سيم و زر بجنون قباى حيا مدر
که تکلفات لباسها بحضور ژنده نميرسد
همه راست ناز شگفتنى همه جاست عيش دميدنى
من ازين چمن بچه گل رسم که لبم بخنده نميرسد
مگر از فنا رسد آرزو بصفاى آينه مشربى
که خراش تخته زندگى زنفس برنده نميرسد
بعروج منظر کبريا نرسيده گرد تلاش ما
تو زسجده بال ادب گشا بفلک پرنده نميرسد
به پناه زخم محبتى من (بيدل) ايمنم از تعب
که دوباره زحمت جا نکنى بنگين کنده نميرسد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید