شماره ١١٨: درس هستى فکر تکرارى ندارد خوانده گير

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
درس هستى فکر تکرارى ندارد خوانده گير
ايفضول مکتب رنگ اين ورق گردانده گير
آنقدرها نيست بار الفت اين کاروان
دامنت گرد نفس دارد چو صبح افشانده گير
جز کف بيمغز ازين دريا نمى آيد برون
اى گهر مشتاق ديگى از هوس جوشانده گير
رنگ پروازت چو شمع آغوش پيدا کرده است
با وداع خويش اين کر و فر از خود رانده گير
ايجنون چندين غبار کر و فر دادى بباد
خاک بنياد مرا هم يکدودم شورانده گير
خلقى از رسوائى هستى نظر پوشيد و رفت
بر سر اين عيب مژگانى تو هم پوشانده گير
دامن خاکست آخر مقصد سعى غبار
گر همه فکرت فلکتاز است بر جا مانده گير
در نگينها اعتبار نام جز پرواز نيست
نقش خود هر جا نشاندى همچنان بنشانده گير
بى تأمل هر چه گوئى نيست شايان اثر
تيغ حکمى گر ببازى اندکى خوابانده گير
اى غرور انديشه بر وهم جهانگيرى مناز
قدرتى گر هست دست (بيدل) وامانده گير



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید