شماره ١٢١: نهال گلشن دل نخل نو رسيده اوست

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نهال گلشن دل نخل نو رسيده اوست
بهار عالم جان خط نودميده اوست
ز چشم او به نگه کردنى گرفتارم
که از نهفته نگه هاى برگزيده اوست
بلند گوشه کمانى که بازوى قدرت
ز چاشنيش خم است ابروى خميده اوست
ز شيوه هاى خدا آفرين او پيداست
هزار شيوه نيکو که آفريده اوست
به دست تنگ قبائى دلم گرفتار است
که هر که راست دلى حبيب جان دريده است
ازو کشنده تر است آن سياه نا پروا
که چشم باده کش سرمه ناکشيده اوست
چو ميروى پى صيدى هزار گونه شتاب
نهفته در حرکت هاى آرميده اوست
به باغ او نروى اى طمع به گل چيدن
که زيب گلشن خوبى گل نچيده اوست
محل يار فروشى فغان که ياد نکرد
ز محتشم که غلام درم خريده اوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید