شماره ١٦١: فضاى کلبه فقر آن قدر صفا دارد

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
فضاى کلبه فقر آن قدر صفا دارد
که پادشاه جهان رشگ بر گدا دارد
بخشت زير سر و خواب امن و کنج حضور
کسى که ساخت سر سرورى کجا دارد
دلى که جا به دلى کرد احتياج کجا
به کاخ دلکش و ايوان دلگشا دارد
نداى ترک تکبر صفير آن مرغ است
که جا بگوشه ايوان کبريا دارد
وجود ما به اميد نوازش تو بس است
که احتياج به يک ذره کيميا دارد
شکفته قاصدى از ره رسيد اى محرم
برو ببين چه خبر از نگار ما دارد
اگر حبيب توئى مشکلى ندارد عشق
اگر طبيب توئى درد هم دوا دارد
چو کشتيم بدو عالم ز من مجو بحلى
که کشته تو ازين بيش خون بها دارد
بسوز محتشم از آفتاب نقد و بساز
که روز هجر شب وصل در قفا دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید