شماره ٢٣٣: دل مايل تو شد که سيه رو چو ديده باد

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل مايل تو شد که سيه رو چو ديده باد
خون گشته قطره قطره ز مژگان چکيده باد
جان نيز گشت پيرو دل کز ره اجل
خارى به پاى بيهوده گردش خليده باد
تن هم نمى کشد ز رهت پا بگفت من
کز سر کشى به دار سياست کشيده باد
تو قبله رقيبى و من در سجود تو
کز بار مرگ پشت اميدم خميده باد
با آن که مى برى همه دم نام مدعى
نام تو مى برم که زبانم بريده باد
با آن که غير دامن وصلت گرفته است
من زنده ام که جيب حياتم دريده باد
گر مرغ روحم محتشم از باغ روى تو
دل برندارد از چمن تن پريده باد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید