شماره ٤٧٥: خط اگرت سبزه طرف لاله نهفته

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خط اگرت سبزه طرف لاله نهفته
دايره ماه را به هاله نهفته
شيخ که دامن کش از بتان شده اى گل
داغ تو در آستين چو لاله نهفته
ابر براى شکست شيشه غنچه
در بغل لاله سنگ ژاله نهفته
مى کنم از خوى نازکت شب هجران
پيش خيال تو نيز ناله نهفته
تن که نه قربانى بتان شود اولى
در دهن گور آن نواله نهفته
آن چه خضر سالها شتافتش از پى
در دو پياله مى دو ساله نهفته
پيش بناگوش او ز طره سيه پوش
برگ گل و لاله در گلاله نهفته
نامه قتلم نوشته فاش و به قاصد
داده ز تاکيد صد رساله نهفته
ديد که مى ميرم از تغافل چشمش
کرد نگاهى به من حواله نهفته
منع من اى شيخ کن ز مشرب خودرو
سبحه مگردان عنان پياله نهفته
شيردلى محتشم کجاست که خواند
اين غزل از من بر آن غزاله نهفته



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید