نعت دوم

غزلستان :: نظامی :: مخزن الاسرار

افزودن به مورد علاقه ها
اى تن تو پاک تر از جان پاک
روح تو پرورده روحى فداک
نقطه گه خانه رحمت توئى
خانه بر نقطه زحمت توئى
راهروان عربى را تو ماه
ياوگيان عجمى را تو راه
ره به تو يابند و تو ره ده نه اى
مهتر ده خود تو و در ده نه اى
چون تو کريمان که تماشا کنند
رستى تنها نه به تنها کنند
از سر خوانى که رطب خورده اى
از پى ما زله چه آورده اى
لب بگشا تا همه شکر خورند
ز آب دهانت رطب تر خورند
اى شب گيسوى تو روز نجات
آتش سوداى تو آب حيات
عقل شده شيفته روى تو
سلسله شيفتگان موى تو
چرخ ز طوق کمرت بنده اى
صبح ز خورشيد رخت خنده اى
عالم تردامن خشک از تو يافت
ناف زمين نافه مشک از تو يافت
از اثر خاک تو مشگين غبار
پيکر آن بوم شده مشک بار
خاک تو از باد سليمان بهست
روضه چگويم که ز رضوان بهست
کعبه که سجاده تکبير تست
تشنه جلاب تباشير تست
تاج تو و تخت تو دارد جهان
تخت زمين آمد و تاج آسمان
سايه ندارى تو که نور مهى
رو تو که خود سايه نور اللهى
چار علم رکن مسلمانيت
پنج دعا نوبت سلطانيت
خاک ذليلان شده گلشن به تو
چشم غريبان شده روشن به تو
تا قدمت در شب گيسو فشان
بر سر گردون شده دامن کشان
پر زر و در گشته ز تو دامنش
خشتک زر سوزه پيراهنش
در صدف صبح به دست صفا
غاليه بوى تو سايد صبا
لاجرم آنجا که صبا تاخته
لشگر عنبر علم انداخته
بوى کز آن عنبر لرزان دهى
گر به دو عالم دهى ارزان دهى
سدره ز آرايش صدرت زهيست
عرش در ايوان تو کرسى نهيست
روزن حاجت چو بود صبح تاب
ذره بود عرش در آن آفتاب
گرنه ز صبح آينه بيرون فتاد
نور تو بر خاک زمين چون فتاد
اى دو جهان زير زمين از چه اى
گنج نه اى خاک نشين از چه اى
تا تو به خاک اندرى اى گنج پاک
شرط بود گنج سپردن به خاک
گنج ترا فقر تو ويرانه بس
شمع ترا ظل تو پروانه بس
چرخ مقوس هدف آه تست
چنبر دلوش رسن چاه تست
ايندو طرف گرد سپيد و سياه
راه تو را پيک ز پيکان راه
عقل شفا جوى و طبيبش توئى
ماه سفرساز و غريبش توئى
خيز و شب منتظران روز کن
طبع نظامى طرب افروز کن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید