شماره ٢٤١: از سرشک تلخ خود باشد شراب ناب ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
از سرشک تلخ خود باشد شراب ناب ما
چون زمين شور از خود مى تراود آب ما
آبروى گوهر از گرد يتيمى مى شويم
بحر را سازد غبارآلود اگر سيلاب ما
با کمال بى قرارى دلنشين افتاده ايم
در کف آيينه لنگر مى کند سيماب ما
آه سرد ما جهانى را به شور آورده است
مى کند کار نمک در ديده ها مهتاب ما
از دل چاکيم در دير و حرم با آبروى
کافر و مؤمن نمى پيچد سر از محراب ما
بحر را وجد و سماع ما به شور آورده است
آه از آن ساعت که از گردش فتد گرداب ما
بحر را سرپنجه مرجان نيندازد ز جوش
دست کوته دار زنهار از دل بى تاب ما
استخوان در پيکر ما توتيا خواهد شدن
گر چنين گردد گران صائب ز غفلت خواب ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید