شماره ٢٧٩: گر به ظاهر چون لب پيمانه خاموشيم ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
گر به ظاهر چون لب پيمانه خاموشيم ما
از ته دل چون خم سربسته در جوشيم ما
گر در آن محراب ابرو نيست ما را راه حرف
از دعاگويان آن صبح بناگوشيم ما
از نسيمى مى شود بنياد ما زير و زبر
بحر هستى را حباب خانه بر دوشيم ما
رزق ما از شهد چون زنبور غير از نيش نيست
ورنه اين ميخانه را صهباى سرجوشيم ما
از دل روشن رگ خواب جهان در دست ماست
گر به ظاهر همچو چشم يار مدهوشيم ما
نعل وارونى بود خميازه آغوش ما
ورنه همچون موج با دريا هم آغوشيم ما
گر چه فانوس خياليم اين زمان صائب ز فکر
چشم تا بر هم زني، خواب فراموشيم ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید