شماره ٢٩٢: خنده ها بر شمع دارد ديده گريان ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
خنده ها بر شمع دارد ديده گريان ما
مو نمى گنجد ميان گريه و مژگان ما
صحبت ما ميهمان را سير مى سازد ز جان
جز لب افسوس نبود لقمه اى بر خوان ما
خون ما روى زمين را شستشويى مى دهد
در تنور خاک چون پنهان شود طوفان ما؟
خون غيرت در دل رحمت نمى آيد به جوش
تا نگردد لاله زار از داغ مى دامان ما
در سواد ديده ما عيب مى گردد هنر
سنگ گوهر مى شود در پله ميزان ما
بازى عشرت مخور از خنده ما همچو برق
گريه ها در پرده دارد چهره خندان ما
ما چرا سر در سر انديشه سامان کنيم؟
آن که سر داده است، آخر مى دهد سامان ما
اين جواب آن غزل صائب که ملا گفته است
از پى آن آفتاب است اشک چون باران ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید