غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
غزل شماره ۲۳۵۰
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
آمد مه و لشكر ستاره
خورشید گریخت یك سواره
آن مه كه ز روز و شب برون است
كو چشم كه تا كند نظاره
چشمی كه مناره را نبیند
چون بیند مرغ بر مناره
ابر دل ما ز عشق این مه
گه گردد جمع و گاه پاره
چون عشق تو زاد حرص تو مرد
بیكار شوی هزاركاره
چون آخر كار لعل گردد
بیكار نبودهست خاره
گر بر سر كوی عشق بینی
سرهای بریده بر قناره
مگریز درآ تمام بنگر
زنده شده گشتگان دوباره
خورشید
عشق
لعل
چشم
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
ای گشته دلت چو سنگ خاره
ماییم قدیم عشق باره
خبری اگر شنیدی ز جمال و حسن یارم
كی باشد كاین قفص چمن گردد
بر آنم كز دل و دیده شوم بیزار یك باره
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال