شماره ٢٠١: گوشه گيران کامياب از عالم بالا شوند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
گوشه گيران کامياب از عالم بالا شوند
فکرها در گوشه گيرى آسمان پيما شوند
توتياى چشم روزنها بود نور چراغ
دل چو روشن گشت اعضا سر بسر بينا شوند
قطره ما چون صدف روزى که بگشايد دهن
تا چه درياها درين يک قطره ناپيدا شوند
صاف کن آيينه دل را درين بستانسرا
تا سراسر برگها چون طوطيان گويا شوند
محو شد در روى او هر چشم بينايى که بود
اختران در پرتو خورشيد ناپيدا شوند
در ميان اين گهرها رنگ سنگ تفرقه است
چون به بيرنگى رسند اين گوهران يکتا شوند
شد پريشان مغز ما از فکر، صائب کو جنون؟
تا چو دستار اين بلاها از سر ما واشوند
سالها اهل سخن بايد که خون دل خورند
تا چو صائب آشناى طرز مولانا شوند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید