شماره ٢٤٢: کى ز سيل گرمرو بر روى صحرا مى رود؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
کى ز سيل گرمرو بر روى صحرا مى رود؟
آنچه از مژگان تر بر چهره ما مى رود
عشق را در کشور ما آبروى ديگرست
يوسف اينجا بر سر راه زليخا مى رود
بر اميد وعده شب در ميان زلف او
روزگارى شد که روز از کيسه ما مى رود
رفتى و از بدگمانيهاى عشق دوربين
تا تو مى آيى به مجلس دل به صد جا مى رود
بيشتر ارباب دنيا زر به منعم مى دهند
آب اين بى حاصلان يکسر به دريا مى رود
سرو مشرب در زمين هند بالا مى کشد
آب مى آيد به اين گلزار و صهبا مى رود
کى نهد صائب قدم بر ديده گريان من؟
آن که از رنگ حنايش خار در پا مى رود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید