شماره ٤٧٢: دل عاشق به جور از يار ديرين برنمى گردد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دل عاشق به جور از يار ديرين برنمى گردد
که در سفتن زآب و رنگ خود گوهر نمى گردد
مکن پهلو تهى از ما که خورشيد بلند اختر
به ماه نو اگر پهلو دهد لاغر نمى گردد
چه پروا دارد آن مغرور از طوفان اشک ما؟
زدريا دامن خورشيد تابان تر نمى گردد
چه داند عاشق حيران عيار حسن جانان را؟
نگاه از چشم قربانى به مژگان برنمى گردد
سپهر سنگدل آسوده است از دود آه ما
که آب از دود گرد ديده مجمر نمى گردد
قضاى آسمانى مى کند اجراى حکم خود
برات خط به شمشير تغافل برنمى گردد
رقيب از بزم وصل ا مرا بيهوده مى راند
سپند شوخ بار خاطر مجمر نمى گردد
زفکر آن لب ميگون نمى آيم برون صائب
به گرد خاطر مخمور جز ساغر نمى گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید