شماره ٤٧٣: خط از خون مانع آن غمزه کافر نمى گردد
خط از خون مانع آن غمزه کافر نمى گردد
زبان شمشير را پيچيده از جوهر نمى گردد
بلايى نيست چون افسردگى دلهاى روشن را
نمى گردد يتيم اين قطره تا گوهر نمى گردد
از ان از گرد عصيان رو نمى تابم که آيينه
نگردد تا سيه، مشتاق روشنگر نمى گردد
شکايت نيست از دور فلک ارباب عرفان را
دل مستان ملول از گردش ساغر نمى گردد
صدا از کوه برگردد، عجب کوهى است تمکينش
که از دلبستگى فرياد از آنجا برنمى گردد
عبث آن جنگجو بر آب و آتش مى زند خود را
برات خط چو حکم آسمانى برنمى گردد
نمى سوزد چراغ هيچ کس تا صبحدم صائب
کدامين اخگر سوزنده خاکستر نمى گردد؟
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده