شماره ٦٠٩: دل خام مرا رخسار آتشناک مى سازد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دل خام مرا رخسار آتشناک مى سازد
که عود خام را آتش زهستى پاک مى سازد
به طوف خاک ناحق کشتگان دامن کشان رفتن
زحرف دعوى خون سينه ها را پاک مى سازد
زدام سرو بالايى رهايى آرزو دارم
که طوق قمريان را حلقه فتراک مى سازد
تمناى ترحم دارم از خونريز مژگانى
که تيغ خود به دامان قيامت پاک مى سازد
چنان کز پرده شب رهزنان را جرأت افزايد
نقاب خط مشکين حسن را بيباک مى سازد
از ان ننشيند از طوفان به دامن گرد ساحل را
که از درياى گوهر با خس و خاشاک مى سازد
زهمراهان يکدل شوق سالک بيشتر گردد
گرانى سيل را در جستجو چالاک مى سازد
فروغ عارض او سيل خون از ديده مى آرد
اگر خورشيد گاهى ديده اى نمناک مى سازد
صفاى روى خوبان است در دلسوزى عاشق
که اين آيينه را خاکستر دل پاک مى سازد
گرفتارى بهار بى خزانى زير پر دارد
که جوش گل گريبان قفس را چاک مى سازد
خروش سيل صائب مى شود در کوهسار افزون
مرا سنگ ملامت بيشتر چالاک مى سازد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید