شماره ٣١: هر چند به ظاهر چون روان در بدنم من

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
هر چند به ظاهر چون روان در بدنم من
چون معنى بيگانه غريب وطنم من
با يوسف اگر در ته يک پيرهنم من
از شرم همان ساکن بيت الحزنم من
در ظاهر اگر در تن خاکى است قرارم
چون معنى بيگانه غريب وطنم بود
روى سخن من به کسى نيست جز از خود
با آينه چون طوطى اگر در سخنم من
در وقت خوش من نرسد ديده بدبين
پوشيده تر از خلوت در انجمنم من
چون شانه ز دورى است همان سينه من چاک
هر چند در آن زلف شکن بر شکنم من
دارم به مى ناب درين ميکده اميد
چون کوزه سربسته اگر بى دهنم من
هر چند که شبنم به سبکروحى من نيست
چون سبزه بيگانه گران بر چمنم من
صائب چو گل از جبهه واکرده درين باغ
محشور به صد خار ز خلق حسنم من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید