شماره ١٠٥: هر که چون شبنم گل پاک بود گوهر او

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که چون شبنم گل پاک بود گوهر او
چمن آرا کند از دامن گل بستر او
چشم بد دور ز مژگان سبکدست تو باد!
که به خون دو جهان سرخ نشتر او
هر که را برق نگاه تو کند خاکستر
آتش طور توان يافت ز خاکستر او
لب تيغى که لب زخمى ازو تر نشود
ريشه سبزه زنگار شود جوهر او
عشق پرشور تو درياى گرامى گهرى است
که سيه بختى عشاق بود عنبر او
سر خورشيد ازان در خم نه چوگان است
که رساند رخ زردى به غبار در او
چرخ اگر عود مرا سوخت، به خود نقصان کرد
سرد شد گرمى هنگامه نه مجمر او
هر که در موسم گل باده گلگون نخورد
مى شود چون زر گل، قسمت آتش زر او
عمر شيرازه گلهاى چمن ده روزست
خرم آن گل که پريشان نشود دفتر او
نيست مخصوص دل آشفته دماغى صائب
غنچه اى نيست پريشان نشود دفتر او



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید