شماره ٤٩٠: اى آن که دل به دولت بيدار بسته اى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
اى آن که دل به دولت بيدار بسته اى
در راه برق، سد خس و خار بسته اى
اى بى خبر که تقويت نفس مى کنى
غافل مشو که گرگ به پروار بسته اى
در پيش هر که غير خدا بسته اى کمر
زنهار پاره ساز که زنار بسته اى
يک سو فکنده اى ز نظر پرده حيا
بر دل هزار پرده زنگار بسته اى
سازى روان ز هر مژه صد کاروان اشک
گر وا کنند آنچه تو در بار بسته اى
سيلاب حادثات ترا مى کند ز جا
دامن اگر به دامن کهسار بسته اى
تاج زرست جاى تو کوتاه بين و تو
دل بر صدف چو گوهر شهوار بسته اى
خواهى به باد داد سر سبز خود چو شمع
زينسان که دل به طره طرار بسته اى
جز شکوه حرفى از تو تراوش نمى کند
از شکر يک قلم لب اظهار بسته اى
نقد حيات داده اى از دست رايگان
چون سکه دل به درهم و دينار بسته اى
غير از سياه کردن اوراق عمر خويش
صائب دگر چه طرف ز گفتار بسته اي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید