شماره ٥٣٦: زين گريه دروغ که اى پير مى کنى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
زين گريه دروغ که اى پير مى کنى
آبى به شيراز سر تزوير مى کنى
زان به بود که سير کنى صد گرسنه را
چشم گرسنه خود اگر سير مى کنى
از سير نيست مانع عمر سبک خرام
موى خود از خضاب اگر قير مى کنى
مويت سفيد و نامه اعمال شد سياه
در توبه اينقدر ز چه تائخير مى کني؟
کافور مرگ آتش حرص ترا، کم است
تو ساده لوح فکر طباشير مى کنى
طى شد شب جوانى و خنديد صبح شيب
تو اين زمان تهيه شبگير مى کني؟
در خامشى گريز ز تقصيرهاى خويش
تمهيد عذر بهر چه تقصير مى کني؟
اين خانه را که طعمه سيلاب مى شود
اى خانمان خراب چه تعمير مى کني؟
کم کرده اى گناه، که در وقت بازخواست
تقصير خود حواله به تقدير مى کني؟
آن خصم نيست نفس کز احسان شود مطيع
غافل مشو که تربيت شير مى کنى
سال دراز کعبه نگرداند رخت خويش
تو هر دو روز رخت چه تغيير مى کني؟
آن پرده سوز، قابل تصوير خلق نيست
در پرده است هر چه تو تصوير مى کنى
چون سينه را هدف کنى اى بيجگر، که تو
در خانه کمان حذر از تير مى کنى
صائب مس تو نيست پذيراى نور فيض
بيهوده عمر خرج در اکسير مى کنى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید