شماره ١٧٣: علم و عيان خلق بجز شک نميشود

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
علم و عيان خلق بجز شک نميشود
زين صفحه آنچه نيست رقم حک نميشود
تمثال جزو زآينه کل نموده اند
بسيار تا نميدمد اندک نميشود
رمز فلک شگافتن از حرف و صوت چند
غربال هم بلاف مشبک نميشود
افشاندنى است گرد تجرد هم از خيال
قطع ره فنا بلک و پک نميشود
زاهد خيال جبه و دستار واگذار
اينها بزرگى سر کوچک نميشود
دندان کشيدن از پس صد سال شيخ را
اعجاز قدرت است که کودک نميشود
تصغير ناتمامى القاب کس مباد
زن مرد غيرت است که مردک نميشود
ربط وفاق قطره زگوهر چه ممکن است
در اهل اعتبار دودل يک نميشود
ظالم نميکشد الم از طينت حسد
تنگى فشار ديده از بک نميشود
با اهل شرم ديده درائى سيه دليست
افسوس سنگ سرمه که عينک نميشود
نوميدى آشناى نشان اجابت است
آهى زدل کشيد بناوک نميشود
(بيدل) هوا همين نفس است و نفس هوا
هستى و نيستى است که منفک نميشود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید