شماره ١٠٢: عروج همتى در کار دارم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
عروج همتى در کار دارم
همه گر سايه ام ديوار دارم
غبارم آشيان حسرت اوست
چمن در گوشه دستار دارم
نفس بيتابى دل مى شمارد
هجوم سبحه در زنار دارم
نگاهى تا بمژگان ميرسانم
زخود رفتن همين مقدار دارم
مپرس از انفعال ساز غفلت
زهستى آنچه دارم عار دارم
چو شمعم چاره غير سوختن نيست
بسر آتش ته پا خار دارم
بخود ميلرزم از تمهيد آرام
چو گردون سقف بى ديوار دارم
نتظلم قابل فريادرس نيست
طنين پشه در کهسار دارم
ازين يک مشت خاک باد برده
بدوش هر دو عالم بار دارم
دگر اى نامه پهلويم مگردان
که پهلوى دل بيمار دارم
بحيرت ميروم آينه بر دوش
سفارش نامه ديدار دارم
بچشمم توتيا مفروش (بيدل)
که من با خاک پائى کار دارم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید