شماره ٢٣٧: اى هرزه درا ناله بلب دزد گره کن

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
اى هرزه درا ناله بلب دزد گره کن
سستست کمان از نفس سوخته زه کن
تلخيست درين باغ سرانجام حلاوت
بر سبب تغافل زن و دل جمع زبه کن
چون کاغذ سوزن زده در عرصه آفات
رو سينه بناوک ده و سامان زره کن
بى گم شدن از آفت شهرت نتوان رست
در نام تو زخميست نگين بشکن و به کن
زان بيش کزان معرکه نو ميدرائى
(بيدل) مژه بر بند وداع که و مه کن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید