گفتار اندر نواخت لشكريان در حالت امن
دلاور كه بارى تهور نمود
ببايد به مقدارش اندر فزود
كه بار دگر دل نهد بر هلاك
ندارد ز پيكار يأجوج باك
سپاهى در آسودگى خوش بدار
كه در حالت سختى آيد به كار
كنون دست مردان جنگى ببوس
نه آنگه كه دشمن فرو كوفت كوس
سپاهى كه كارش نباشد به برگ
چرا روز هيجا نهد دل به مرگ؟
نواحى ملك از كف بدسگال
به لشكر نگه دار و لشكر به مال
ملك را بود بر عدو دست، چير
چو لشكر دل آسوده باشند و سير
بهاى سر خويشتن مي‌خورد
نه انصاف باشد كه سختى برد
چو دارند گنج از سپاهى دريغ
دريغ آيدش دست بردن به تيغ
چه مردى كند در صف كارزار
كه دستش تهى باشد و كار، زار؟
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده