شماره ٢٤٣: سر آن قامت چون سرو روان خواهم گشت

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
سر آن قامت چون سرو روان خواهم گشت
خاک آن سلسله مشک فشان خواهم گشت
دود دلهاست درين خانه مرا بو آمد
سگ کويم همه شب نعره زنان خواهم گشت
سوخته چند کشم آه نهانى آخر
وه که ديوانه شده گرد جهان خواهم گشت
وقت تست اکنون، اى ديده و وقت ما نيست
که من امشب به سر کوى فلان خواهم گشت
بنده عشقم، آنان که درين غم مردند
تا زيم گرد سر تربتشان خواهم گشت
آخر اين عمر گرامى ست که بر مى گذرد
وعده تا کى نه دگر بار جوان خواهم گشت
من بدين ديده گهى سير ترا خواهم ديد؟
تا کى آخر به درت ديدکنان خواهم گشت
حد خسرو، اگر اينست که پيشت ميرد
جان چه باشد که ز بهرت من ازان خواهم گشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید