شماره ٥١٤: نظاره لب ميگون خمار مى آرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
نظاره لب ميگون خمار مى آرد
گل عذار بتان خار خار مى آرد
مکن ز باده گلرنگ سرخ چهره خويش
که زردرويى آن نشأه بار مى آرد
فتادگان رهش از شمار بيرونند
به کوى او که مرا در شمار مى آرد؟
چنان که طفل خمش مى شود ز جنبش مهد
مرا تپيدن دل برقرار مى آرد
نتيجه مژه اشکبار بسيارست
ز گريه تاک ثمرها به بار مى آرد
شکسته دل نشود هرکه از نظاره خلق
درست، آينه از زنگبار مى آرد
بود ز سنگدلان هايهاى گريه من
که سيل را به فغان کوهسار مى آرد
نظاره رخ خورشيد طلعتان صائب
به چشم گريه بى اختيار مى آرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید