شماره ١٦: تا دست دست توست ميى در اياغ ريز

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
تا دست دست توست ميى در اياغ ريز
بر هر زمين که رسى رنگ باغ ريز
جام جم و سفال، گل يک حديقه اند
مانند شيشه مى به لب هر اياغ ريز
زان باده اى که ريگ روان تردماغ ازوست
يک قطره درپياله اين بيدماغ ريز
ذوق کدام باده به خوش دشمن است؟
تا عندليب مست شود خون زاغ ريز
بلبل براى چيست خس و خار آشيان؟
مشتى به چشم رخنه ديوار باغ ريز
دستت اگر به سوده الماس مى رسد
درآستين زخم و گريبان داغ ريز
صائب بکش ز ميکده عشق ساغرى
ته جرعه نشاط به رخسار باغ ريز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید