شماره ٦٣٣: از حجاب عشق محروم از گل روى توايم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
از حجاب عشق محروم از گل روى توايم
ورنه ما صد پيرهن محرم تر از بوى توايم
گر به ظاهر چون نگاه از چشم دور افتاده ايم
هرکجا باشيم در محراب ابروى توايم
گرچه در چون غنچه بر روى دو عالم بسته ايم
چشم بر راه نسيم آشنا روى توايم
ما ز چشم پاک، چون آيينه بر بزم حضور
بر سر دست تو و بر روى زانوى توايم
نيست ما را در وفادارى به مردم نسبتى
ديگران آبند و ما ريگ ته جوى توايم
سنگ را هرچند با گوهر نمى سنجد کسى
قدر ما اين بس که گاهى در ترازوى توايم
کيست تا چون سايه ما را جز تو برگيرد ز خاک؟
بر زمين افتاده بالاى دلجوى توايم
سرکشان عشق را در کاسه سر خاک کن
ورنه ما پيوسته زير تيغ ابروى توايم
ما که چون شبنم ز گل بالين و بستر داشتيم
اين زمان از غنچه خسبان سر کوى توايم
ما که صائب ره به حرف آشنايان بسته ايم
گوش بر آواز حرف آشنا روى توايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید