شماره ١١١: اى خم مژگان شکوه نرگس مستانه ات

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى خم مژگان شکوه نرگس مستانه ات
چين ابرو چينى طاق تغافلخانه ات
ساغر نيرنگ نه گردون باين دوران ناز
گرد سر گردانده چشم جنون پيمانه ات
گفتگوى بى زبانان محبت ديگر است
کيست فهمد غير دل حرف زخودبيگانه ات
تا کجا روشن شود کيفيت اسرار عشق
ميکشد مکتوب خاکستر پر پروانه ات
ما اسيران همچنان زندانى آن کاکليم
گر همه صد در زيک ديوار خندد شانه ات
توامى دارد حديث عشق و خواب بيخودى
چشم بکشايم اگر بگذاردم افسانه ات
نى سراغ دل زگردون يافتم نى بر زمين
هم تو فرما تا درين صحرا چه شد ديوانه ات
ايدل ديوانه کارت باغم عشق اوفتاد
در چه مزرع کشت ذوق سينه چاکى دانه ات
در عرق گم شد جبين فطرت از ننگ هوس
آه ازان گنجى که گرديد آب در ويرانه ات
در کشاد کار دعوى پيش بر دم سعى لاف
کس نپرسيد اى کليد وهم کو دندانه ات
(بيدل) از صبط نفس مگذر که در بزم حضور
شمع را گل ميکند بيتابى پروانه ات



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید