داد خواهم، اگر بخواهى داد
خواهم از آه صبحگاهى داد
جورکم کن، چو آرزوى ترا
بر دل من خداى شاهى داد
خط تو از براى کشتن من
فتوى خون بيگناهى داد
غم دل مى نهفتم، آب دو چشم
در حق من به خون گواهى داد
اى پسر، ديده سفيد مرا
خال مشکين تو سياهى داد
سخن تست سلک مرواريد
کابر نيسان ز مه به ماهى داد
بوسه اى خواه بر من از لب خويش
وانگه از خاص خويش خواهى داد