شماره ٤٣٢: به ياد ديدن روى تو گلزار آرزو دارم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
به ياد ديدن روى تو گلزار آرزو دارم
چه جاى گل کز اين سودا به دل خار آرزو دارم
هوس دارم پس از مردن قد سرو روان، يعنى
از آن قامت به خاک کويش رفتار آرزو دارم
چنانش دوست مى دارم که دارند آرزو خلقى
اگر دارند از آن راحت من آزار آرزو دارم
چو آزادى ز بند موى او دارد دلم او را
هميشه در خم زلفش گرفتار آرزو دارم
مرا گفتى که اى خسرو، چه دارى آرزو از من؟
ميسر نيست، ورنه از تو بسيار آرزو دارم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید