شماره ٤٧٠: زين پاى ادب نيست که در کوى تو آيم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
زين پاى ادب نيست که در کوى تو آيم
سازم ز دو ديده قدم و سوى تو آيم
اى کاش شوم زودترى خاک که بارى
با باد شرم همره و پهلوى تو آيم
در کوى تو گمره شوم از بوى تو با آنک
آنجا همه زان رهبرى بوى تو آيم
خورشيدى و من ذره، کنم بى سر و پا رقص
آن لحظه که در جلوه گه روى تو آيم
گفتى که سياست کنمت، کى بود آن تا
گل بسته و آراسته در کوى تو آيم
گفتى که برو جان ببر از من، چه روم چون
هر جا که روم بسته به يک موى تو آيم
پرسى غم خسرو ز پى شرح، زبان کو
چون پيش نمکدان سخنگوى تو آيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید