شماره ٥٩٠: رفتيم ما و دل به يکى سو گذاشتيم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
رفتيم ما و دل به يکى سو گذاشتيم
جان خراب نيز همان سو گذاشتيم
ماييم و راه دورى و تا باز کى رسد؟
جان و دلى که بر سر آن کو گذاشتيم
بگذاشتيم روى عزيزى که سالها
عمر عزيز خويش بر آن رو گذاشتيم
آن بخت کو که در خم بازو کشيم باز
آن گردنى که از غم بازو گذاشتيم
آن دل که او ز ما سر مويى جدا نبود
آويخته به حلقه آن مو گذاشتيم
دل بوى وصل داشت، کنون رنگ خون گرفت
اين رنگ از آن ما شد و آن بو گذاشتيم
هر بار گفته اى که ز پهلوى من برو
رفتيم اينک از تو و پهلو گذاشتيم
خوبى که دل به صحبت ياران گرفته بود
بگسست سلک صحبت و آن خو گذاشتيم
زين پس وفا ز عمر نجوييم، خسروا
چون روى دوستان وفا جو گذاشتيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید