شماره ٧٢٤: زين خوش پسران و شکل ايشان

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
زين خوش پسران و شکل ايشان
بيگانه شدم ز جمله خويشان
خوبان همه شهر و يک دل من
بيچاره دلم به دست ايشان
با ما سر راستى ندارند
اين کج کلهان مو پريشان
کشتند به تيغ غمزه ما را
اين سخت دلان سست کيشان
جانا، مگذر نمک فشانان
بر سوختگان و سينه ريشان
اى جمله نيکوان فدايت
ليکن دل و جان من فديشان
گر خون ريزى ز صد چو خسرو
با گرگ چه دم زنند ميشان؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید