شماره ٢٥٩: ميگون لبى که مست و خرابم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
ميگون لبى که مست و خرابم
سرچشمه اى که سير ز آبم کند کجاست؟
دريادلى که از قدح بى شمار مى
فارغ ز فکر روز حسابم کند کجاست؟
عمرى است تا ز جسم گرانجان در آتشم
سيل سبکروى که خرابم کند کجاست؟
کرده است تلخ ديده بيدار عيش من
شيرين فسانه اى که به خوابم کند کجاست؟
چون لاله شد دلم سيه از تنگناى شهر
دشتى که خوش عنان چو سرابم کند کجاست؟
چون گل ز هرزه خندى بيجاى خود ترم
سوز محبتى که گلابم کند کجاست؟
بند زبان من شده در بزم وصل، هوش
پيمانه اى که رفع حجابم کند کجاست؟
لرزان ز سردسير صباحت رسيده ام
حسن برشته اى که کبابم کند کجاست؟
صائب سخن رسى که درين قحط سال هوش
گوشى به فکرهاى صوابم کند کجاست؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید