شماره ٢٦٠: چشم خوشى که مست و خرابش شوم کجاست؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
چشم خوشى که مست و خرابش شوم کجاست؟
سر خوش ز شيوه هاى عتابش شوم کجاست؟
آن برق خانه سوز که داغش شوم چه شد؟
وان سيل تندرو که خرابش شوم کجاست؟
لرزان ز سردسير صباحت رسيده ام
حسن برشته اى که کبابش شوم کجاست؟
خميازه چه واکند آغوش اشتياق؟
پيمانه اى که مست و خرابش شوم کجاست؟
دشنام تلخ را به صد ابرام مى دهد
بختى که قابل شکرابش شوم کجاست؟
آن طالع بلند که در بزم خيرگى
محرم به بندبند نقابش شوم کجاست؟
نتوان گرفت کام به بيدارى از لبش
دستى که محرم رگ خوابش شوم کجاست؟
صد پرده از حجاب فکنده است بر عذار
چشمى که پرده سوز حجابش شوم کجاست؟
از همعنانيش نفس برق سوخته است
پايى که بوسه چين رکابش شوم کجاست؟
صائب همين بس است که خواند سگ خودم
بختى که سربلند خطابش شوم کجاست؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید